English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9322 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unscourced wool U پشم درجه بندی نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
loose cargo U باربسته بندی نشده
non scheduled U زمان بندی نشده
unclassified U طبقه بندی نشده
ungrouped U گروه بندی نشده
bulk cargo U کالای بسته بندی نشده
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
gradations U درجه بندی
scale U درجه بندی
calibrate U درجه بندی
ratings U درجه بندی
calibrated U درجه بندی
calibrates U درجه بندی
calibrating U درجه بندی
gradation U درجه بندی
grading U درجه بندی
calibration U درجه بندی
grade U درجه بندی
grades U درجه بندی
graduation U درجه بندی
scaling U درجه بندی
rating U درجه بندی
echelonment U درجه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن
graduates U درجه بندی کردن
grade U درجه بندی رتبه
graduate U درجه بندی کردن
graduating U درجه بندی کردن
grades U درجه بندی رتبه
performance rating U درجه بندی عملکرد
calibration error U خطای درجه بندی
calibration constant U ثابت درجه بندی
merit rating U درجه بندی شایستگی
rates U درجه بندی کردن
rate U درجه بندی کردن
peer rating U درجه بندی همسالان
logarithmic scale U درجه بندی لگاریتمی
linear scale U درجه بندی خطی
rating schedule U مقیاس درجه بندی
credit rating U درجه بندی اعتبار
rating scale U مقیاس درجه بندی
rater U درجه بندی کننده
ratee U درجه بندی شونده
calibration curve U منحنی درجه بندی
intergradation U درجه بندی داخلی
graduation line U خط درجه بندی شده
scscalable U قابل درجه بندی
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
forced distribution rating U درجه بندی با توزیع معین
grade U نوع درجه بندی کردن
graphic rating scale U مقیاس درجه بندی نگارهای
suppliers rating U درجه بندی نمودن فروشنده ها
trick U درجه بندی عدسی دوربین
dan gup jeado U سیستم درجه بندی تکواندو
tricked U درجه بندی عدسی دوربین
tricking U درجه بندی عدسی دوربین
grades U نوع درجه بندی کردن
maximum scale value U مقدار درجه بندی حداکثر
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
ranked U درجه دادن دسته بندی کردن
grand division U مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
graduate collar U حلقه یا طوقه درجه بندی شده
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
dial collar U طوقه یا حلقه درجه بندی شده
ranks U درجه دادن دسته بندی کردن
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
rank U درجه دادن دسته بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
general store U فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
color value U درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
grader U ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
vernier U درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
segregation U جدا کردن درجه بندی کردن
gradate U درجه بندی کردن مخلوط کردن
gaduate U درجه بندی کردن تغلیظ کردن
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
incomplete U انجام نشده پر نشده
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments U طرح بندی صورت بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
uncharged U پر نشده
unbowed U خم نشده
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
unexamined <adj.> U تایید نشده
unbleached <adj.> U سفیدگری نشده
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
open U واریز نشده
autochthonous U جابجا نشده
opened U واریز نشده
savaging U رام نشده
savages U رام نشده
unattached U توفیق نشده
unissued <adj.> U توزیع نشده
unasked U سوال نشده
unfinished U تمام نشده
untested <adj.> U ممیزی نشده
uninspected <adj.> U ممیزی نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
opens U واریز نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
unattached U اعزام نشده
unissued <adj.> U منتشر نشده
unevaluated <adj.> U تست نشده
unfulfilled U اجرا نشده
unfulfilled U انجام نشده
undisturbed U مختل نشده
uncommitted U تقبل نشده
unevaluated <adj.> U بررسی نشده
unexamined <adj.> U آزمایش نشده
unabridged U تلخیص نشده
unabridged U کوتاه نشده
unchanged U عوض نشده
unexamined <adj.> U بررسی نشده
uninspected <adj.> U بررسی نشده
unoccupied U اشغال نشده
unchecked <adj.> U تست نشده
uncut U قطع نشده
uncut U بریده نشده
haggard U رام نشده
unaudited <adj.> U تست نشده
untested <adj.> U بررسی نشده
uncontrolled U مهار نشده
unchecked <adj.> U بررسی نشده
unexamined <adj.> U کنترل نشده
unevaluated <adj.> U کنترل نشده
uncontrolled U کنترل نشده
unpaid U پرداخت نشده
untested <adj.> U آزمایش نشده
unchecked <adj.> U کنترل نشده
unbidden U دعوت نشده
unalloyed U الیاژ نشده
uninspected <adj.> U کنترل نشده
untested <adj.> U کنترل نشده
Recent search history Forum search
2New Format
1A hero can affect on the people.
1some services are not in full force
1set the record straight
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
2purchase off the registry
1Cool... I just got back from working out. I did a bunch of squats and lunges lol I'm working on my big booty ;)
1what is Labbad
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com